چرا در بعضی روابط عاشقانه احساس بیمحبتی میکنیم؟
در ابتدای هر رابطهی عاشقانه، شور و اشتیاق فراوانی وجود دارد. اما گاهی با گذشت زمان، این حس و حال کمرنگ شده و جای خود را به احساس بیمحبتی و دوری میدهد. این اتفاق دلایل مختلفی میتواند داشته باشد که در این مقاله به 21 مورد از آنها اشاره میکنیم:
- 💥
عدم برقراری ارتباط موثر:
گفتگوهای صریح و با صداقت، کلید حل بسیاری از مشکلات هستند. - 💥
تغییر انتظارات:
انتظارات غیرواقعی از رابطه و طرف مقابل میتوانند منجر به سرخوردگی شوند. - 💥
کاهش وقت گذراندن با یکدیگر:
درگیر شدن در روزمرگیها و کم کردن زمانهای باکیفیت با هم. - 💥
بیتوجهی به نیازهای عاطفی:
نادیده گرفتن نیازهای عاطفی یکدیگر و عدم همدلی.
- 💥
عدم قدردانی:
فراموش کردن قدردانی از زحمات و محبتهای طرف مقابل.
- 💥
ایجاد فاصله فیزیکی:
دوری مکانی یا حتی دوری عاطفی در یک مکان. - 💥
ورود فرد سوم به رابطه:
چه به صورت فیزیکی و چه به صورت عاطفی، حضور فرد دیگر میتواند مخرب باشد. - 💥
عدم حمایت از یکدیگر:
در شرایط سخت و بحرانی، نبودن کنار هم و عدم حمایت. - 💥
فشار روانی و استرس:
تاثیر استرسهای بیرونی بر رفتار و تعاملات در رابطه. - 💥
مشکلات مالی:
اختلافات بر سر مسائل مالی و نحوه مدیریت آن. - 💥
مشکلات جنسی:
کاهش میل جنسی یا عدم رضایت در رابطه جنسی. - 💥
عدم رشد فردی:
متوقف شدن در یک نقطه و عدم پیشرفت در زندگی شخصی. - 💥
تغییر اولویتها:
تغییر اولویتها و اهداف زندگی و عدم همسویی با یکدیگر. - 💥
حسادت و بیاعتمادی:
شک و تردید نسبت به طرف مقابل. - 💥
مقایسه با دیگران:
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران و احساس نارضایتی. - 💥
فراموش کردن زبان عشق یکدیگر:
عدم توجه به روشهایی که طرف مقابل با آن احساس عشق میکند. - 💥
تکرار الگوهای مخرب:
تکرار اشتباهات گذشته و عدم یادگیری از آنها. - 💥
بیاحترامی:
توهین، تحقیر و یا رفتارهای تحقیرآمیز. - 💥
خودخواهی:
تمرکز بیش از حد بر نیازها و خواستههای خود. - 💥
عدم بخشش:
کینهتوزی و عدم بخشش اشتباهات یکدیگر. - 💥
نابرابری قدرت:
احساس نابرابری و عدم تعادل در رابطه.
این عوامل، اگرچه ممکن است کوچک و بیاهمیت به نظر برسند، اما به مرور زمان میتوانند روی هم انباشته شده و حس بیمحبتی را در رابطه ایجاد کنند. شناخت این عوامل و تلاش برای رفع آنها، قدمی مهم در جهت حفظ و بهبود رابطه عاشقانه است.
چرا در روابط عاشقانه احساس بیمحبتی میکنیم؟ 21 نکته
1. عدم بیان نیازها و خواستهها
یکی از مهمترین دلایل احساس بیمحبتی در روابط، عدم توانایی در بیان نیازها و خواستهها به طرف مقابل است.وقتی نمیتوانیم به درستی بگوییم چه انتظاراتی داریم، طرف مقابل هم نمیتواند به درستی به آنها پاسخ دهد.این سکوت و عدم شفافیت، به مرور زمان باعث ایجاد نارضایتی و احساس بیتوجهی میشود.فکر میکنیم که طرف مقابل باید خودش متوجه شود، در حالی که این انتظار، اغلب غیرمنطقی است.بیان نیازها باید به صورت واضح، صریح و بدون سرزنش باشد.باید بتوانیم احساسات و خواستههای خود را به درستی و با لحنی مناسب بیان کنیم.
در ضمن، باید آمادگی شنیدن نیازهای طرف مقابل را نیز داشته باشیم و تلاش کنیم تا به آنها نیز پاسخ دهیم.
در غیر این صورت، رابطه به یک بازی حدس زدن تبدیل میشود که هر دو طرف احساس ناکامی و بیمحبتی میکنند.شروع کنید به صحبت کردن!
2. کاهش کیفیت وقت گذرانی با یکدیگر
در ابتدای رابطه، معمولاً زمان زیادی را با هم سپری میکنیم و تمام تمرکزمان بر روی شناخت و لذت بردن از حضور یکدیگر است.اما به مرور زمان، ممکن است این زمان کاهش یابد.مشغلههای زندگی، کار، مسئولیتهای خانوادگی و دوستان، همگی میتوانند باعث شوند که زمان کمتری را به یکدیگر اختصاص دهیم.این کاهش وقت گذرانی، مخصوصا اگر با کاهش کیفیت آن نیز همراه باشد، میتواند باعث ایجاد احساس بیمحبتی شود.وقتی فقط در کنار هم هستیم اما حواسمان به چیزهای دیگر پرت است، یا وقتی فقط در حال انجام کارهای روزمره هستیم و هیچ وقت خاصی را به گفتگو، تفریح و صمیمیت اختصاص نمیدهیم، رابطه به تدریج سرد میشود.
برای جلوگیری از این مشکل، باید به طور آگاهانه زمانهایی را برای با هم بودن برنامهریزی کنیم و تلاش کنیم تا این زمانها با کیفیت و لذتبخش باشند.این زمانها میتوانند شامل شام بیرون رفتن، تماشای فیلم، پیادهروی، انجام یک فعالیت مشترک و یا حتی فقط صحبت کردن در مورد احساسات و دغدغههایمان باشند.مهم این است که در این زمانها، تمام توجهمان به طرف مقابل باشد و از حضورش لذت ببریم.
3. عدم قدردانی از تلاشها و ویژگیهای مثبت
یکی از دلایل رایج احساس بیمحبتی، عدم قدردانی از تلاشها و ویژگیهای مثبت طرف مقابل است.وقتی فقط به اشتباهات و نقاط ضعف او توجه میکنیم و از کارهای خوبی که انجام میدهد قدردانی نمیکنیم، او احساس میکند که دیده نمیشود و ارزشش نادیده گرفته میشود.همه ما دوست داریم که برای کارهایی که انجام میدهیم، مورد قدردانی قرار بگیریم.حتی یک تشکر ساده یا یک تعریف کوچک میتواند تاثیر بسیار زیادی در احساس خوشحالی و رضایت داشته باشد.متاسفانه، بسیاری از ما عادت کردهایم که فقط به چیزهایی که کم داریم توجه کنیم و از نعمتهایی که در زندگیمان داریم قدردانی نکنیم.
این موضوع در روابط عاشقانه نیز صدق میکند.به جای اینکه به ویژگیهای مثبت طرف مقابلمان توجه کنیم و از او به خاطر آنها تشکر کنیم، بیشتر به اشتباهات و کمبودهایش تمرکز میکنیم.برای رفع این مشکل، باید تلاش کنیم تا آگاهانهتر به ویژگیهای مثبت طرف مقابلمان توجه کنیم و به طور منظم از او به خاطر آنها قدردانی کنیم.میتوانیم این قدردانی را به صورت کلامی، با نوشتن یک نامه عاشقانه و یا با انجام یک کار کوچک که نشان دهنده قدردانی ما باشد، ابراز کنیم.یادمان باشد که قدردانی، یک هدیه رایگان است که هم به خودمان و هم به طرف مقابلمان میدهیم و باعث تقویت رابطه میشود.
پس، همین امروز شروع کنید به قدردانی کردن!
4. مقایسه رابطه با روابط دیگران
مقایسه مداوم رابطه خود با روابط دیگران، یکی از بزرگترین آفتهای یک رابطه عاشقانه است.شبکههای اجتماعی، فیلمها و سریالها، همگی تصاویری غیرواقعی از روابط را به ما نشان میدهند و باعث میشوند که انتظارات غیرمنطقی از رابطه خود داشته باشیم.وقتی دائماً به روابط به ظاهر بینقص دیگران نگاه میکنیم و رابطه خود را با آنها مقایسه میکنیم، به تدریج احساس نارضایتی و ناامیدی میکنیم.فکر میکنیم که رابطه ما به اندازه کافی خوب نیست و طرف مقابلمان به اندازه کافی کاملا مطلوب نیست.در حالی که واقعیت این است که هیچ رابطهای کامل نیست و همه روابط، فراز و نشیبهای خود را دارند.
هر رابطهای منحصر به فرد است و نباید آن را با هیچ رابطه دیگری مقایسه کرد.به جای اینکه به روابط دیگران حسادت کنیم، باید بر روی رابطه خودمان تمرکز کنیم و تلاش کنیم تا آن را بهبود ببخشیم.باید نقاط قوت و ضعف رابطه خود را بشناسیم و بر روی نقاط قوت تمرکز کنیم و برای رفع نقاط ضعف تلاش کنیم.در ضمن، باید به یاد داشته باشیم که آنچه در شبکههای اجتماعی و فیلمها میبینیم، لزوماً واقعیت نیست.بسیاری از افراد، فقط بهترین جنبههای زندگی خود را به نمایش میگذارند و از مشکلات و چالشهای خود چیزی نمیگویند.
پس، به جای مقایسه، قدردان رابطهای باشیم که داریم و تلاش کنیم تا آن را به بهترین شکل ممکن بسازیم.
5. انتظارات غیرواقعی از رابطه
داشتن انتظارات غیرواقعی از رابطه، یکی دیگر از دلایل احساس بیمحبتی است.وقتی فکر میکنیم که طرف مقابلمان باید تمام نیازهای ما را برآورده کند، همیشه خوشحالمان کند و هیچ وقت با ما مخالفت نکند، در واقع یک بار سنگین بر دوش او میگذاریم و خودمان را برای ناامیدی آماده میکنیم.هیچ فردی نمیتواند تمام نیازهای یک فرد دیگر را برآورده کند.همه ما انسان هستیم و محدودیتهایی داریم.انتظار اینکه طرف مقابلمان همیشه کامل و بینقص باشد، غیرمنطقی و غیرواقعی است.برای داشتن یک رابطه سالم و پایدار، باید انتظارات خود را واقعبینانه تنظیم کنیم.
باید بپذیریم که طرف مقابلمان نیز مانند ما انسان است و اشتباه میکند.باید به او اجازه دهیم که خودش باشد و تلاش نکنیم تا او را تغییر دهیم.در ضمن، باید مسئولیت برآورده کردن برخی از نیازهای خود را بر عهده بگیریم.نباید انتظار داشته باشیم که طرف مقابلمان تمام خلاءهای ما را پر کند و تمام مشکلات ما را حل کند.یک رابطه سالم، رابطهای است که در آن هر دو طرف، مسئولیت شادی و خوشبختی خود را بر عهده دارند و در عین حال، از یکدیگر حمایت و پشتیبانی میکنند.
انتظارات خود را بازبینی کنید!
6. عدم توجه به زبان عشق طرف مقابل
همه ما به روشهای مختلف عشق را دریافت و ابراز میکنیم.گری چاپمن، نویسنده کتاب “پنج زبان عشق”، معتقد است که پنج زبان اصلی عشق وجود دارد: کلمات تاییدی، وقت گذرانی با کیفیت، دریافت هدیه، اعمال خدمت و تماس فیزیکی.اگر زبان عشق طرف مقابل خود را نشناسیم و به روشی که او ترجیح میدهد عشق را دریافت کند، به او عشق نورزیم، ممکن است او احساس کند که مورد بیمهری قرار گرفته است، حتی اگر ما واقعاً او را دوست داشته باشیم.مثلا اگر زبان عشق طرف مقابل ما “کلمات تاییدی” باشد، تشکر کردن، تعریف کردن و بیان احساسات مثبت به او، برایش بسیار مهم است.
اما اگر ما بیشتر از طریق “اعمال خدمت” عشق خود را نشان دهیم و به او کمک کنیم تا کارهایش را انجام دهد، ممکن است او این تلاشهای ما را نبیند و احساس کند که مورد توجه قرار نگرفته است.برای جلوگیری از این مشکل، باید تلاش کنیم تا زبان عشق طرف مقابل خود را بشناسیم و به روشی که او ترجیح میدهد عشق خود را ابراز کنیم.میتوانیم از او بپرسیم که چه کارهایی باعث میشود که احساس کند دوستش داریم و یا با مشاهده رفتارش، متوجه شویم که چه نوع ابراز عشقی برایش مهمتر است.
وقتی به زبان عشق طرف مقابل خود صحبت میکنیم، او احساس میکند که واقعاً درک شده و دوست داشته میشود و این باعث تقویت رابطه میشود.
زبان عشق یکدیگر را یاد بگیرید!و به آن زبان صحبت کنید!
7. وجود الگوهای ارتباطی مخرب
الگوهای ارتباطی مخرب، مانند سرزنش، انتقاد، تحقیر و سکوت، میتوانند به تدریج رابطه را از بین ببرند و باعث ایجاد احساس بیمحبتی شوند.وقتی به جای اینکه به طور سازنده با یکدیگر صحبت کنیم، به یکدیگر حمله میکنیم و یا از صحبت کردن با یکدیگر اجتناب میکنیم، رابطه به تدریج سرد و بیروح میشود.سرزنش و انتقاد مداوم، اعتماد به نفس طرف مقابل را از بین میبرد و باعث میشود که احساس کند دوست داشتنی نیست.تحقیر و توهین، عزت نفس او را خدشهدار میکند و باعث ایجاد احساس خشم و نفرت میشود.
سکوت و اجتناب از صحبت کردن، مانع از حل مشکلات میشود و باعث ایجاد فاصلهای عمیق بین دو طرف میشود.برای داشتن یک رابطه سالم، باید الگوهای ارتباطی مخرب را شناسایی کنیم و تلاش کنیم تا آنها را تغییر دهیم.باید یاد بگیریم که چگونه به طور سازنده با یکدیگر صحبت کنیم، به یکدیگر گوش دهیم و به یکدیگر احترام بگذاریم.به جای سرزنش و انتقاد، باید سعی کنیم تا نیازها و احساسات خود را به طور واضح و صریح بیان کنیم.به جای تحقیر و توهین، باید سعی کنیم تا نقاط قوت طرف مقابل را ببینیم و از او قدردانی کنیم.
به جای سکوت و اجتناب از صحبت کردن، باید سعی کنیم تا مشکلات را با یکدیگر حل کنیم و به دنبال راهحلهای مشترک باشیم.
تغییر الگوهای ارتباطی مخرب، زمان و تلاش میبرد، اما ارزشش را دارد.یک رابطه سالم، رابطهای است که در آن هر دو طرف، احساس امنیت و احترام میکنند و میتوانند آزادانه با یکدیگر صحبت کنند.الگوهای ارتباطی خود را ارزیابی کنید!
8. عدم حل تعارضات و مشکلات
تعارض و اختلاف نظر، بخشی طبیعی از هر رابطهای است.اما اگر تعارضات و مشکلات به درستی حل نشوند، میتوانند به تدریج انباشته شوند و باعث ایجاد احساس بیمحبتی و نارضایتی شوند.وقتی به جای اینکه به دنبال راهحل باشیم، از حل مشکلات فرار میکنیم و یا آنها را نادیده میگیریم، رابطه به تدریج رو به زوال میرود.برای حل تعارضات و مشکلات، باید ابتدا بپذیریم که وجود اختلاف نظر، طبیعی است و نباید از آن بترسیم.سپس، باید سعی کنیم تا به طور آرام و منطقی با یکدیگر صحبت کنیم و به دیدگاههای یکدیگر گوش دهیم.
باید سعی کنیم تا نیازها و احساسات خود را به طور واضح و صریح بیان کنیم و به دنبال راهحلهای مشترک باشیم.در ضمن، باید یاد بگیریم که چگونه سازش کنیم و از خواستههای خود کوتاه بیاییم.هیچ کس نمیتواند همیشه برنده باشد و برای داشتن یک رابطه موفق، باید گاهی اوقات فداکاری کرد.اگر نمیتوانیم به تنهایی تعارضات و مشکلات خود را حل کنیم، میتوانیم از یک مشاور یا روانشناس کمک بگیریم.مشاوره، میتواند به ما کمک کند تا الگوهای ارتباطی مخرب خود را شناسایی کنیم و راههای جدیدی برای حل مشکلات یاد بگیریم.
حل تعارضات، نیازمند صبر، همدلی و تلاش مشترک است.
اما نتیجه آن، یک رابطه قویتر و پایدارتر است.
به جای فرار از مشکلات، آنها را حل کنید!
9. از بین رفتن شور و هیجان اولیه
در ابتدای رابطه، معمولاً شور و هیجان زیادی وجود دارد.همه چیز جدید و جذاب است و ما نمیتوانیم از با هم بودن سیر شویم.اما به مرور زمان، این شور و هیجان اولیه ممکن است کاهش یابد و رابطه به تدریج یکنواخت شود.این کاهش شور و هیجان، میتواند باعث ایجاد احساس بیمحبتی و نارضایتی شود.برای جلوگیری از از بین رفتن شور و هیجان، باید تلاش کنیم تا رابطه را زنده و پویا نگه داریم.باید به دنبال راههایی باشیم تا رابطه را از یکنواختی خارج کنیم و تجربیات جدیدی را با هم تجربه کنیم.
میتوانیم به مسافرت برویم، فعالیتهای جدیدی را با هم امتحان کنیم، به کلاسهای مختلف برویم و یا حتی فقط با هم شام بیرون برویم.در ضمن، باید تلاش کنیم تا صمیمیت و نزدیکی عاطفی خود را حفظ کنیم.باید به طور منظم با یکدیگر صحبت کنیم، به یکدیگر گوش دهیم و از احساسات و دغدغههای یکدیگر باخبر باشیم.باید به یکدیگر ابراز عشق کنیم و از کلمات و اعمالی که نشان دهنده محبت ما هستند، استفاده کنیم.زنده نگه داشتن شور و هیجان، نیازمند تلاش و خلاقیت است.اما نتیجه آن، یک رابطه شاد و پر از عشق است.
رابطه خود را از یکنواختی خارج کنید!
10. خیانت (عاطفی یا فیزیکی)
خیانت، چه عاطفی و چه فیزیکی، یکی از مخربترین عوامل در یک رابطه است و میتواند باعث ایجاد احساس بیمحبتی عمیق و غیرقابل جبرانی شود.خیانت، اعتماد را از بین میبرد و باعث میشود که فرد قربانی، احساس کند که دوست داشته نشده و مورد احترام قرار نگرفته است.خیانت عاطفی، به معنای ایجاد یک رابطه صمیمانه و عاطفی با فردی غیر از همسر یا پارتنر خود است.این رابطه ممکن است شامل تبادل پیامهای عاشقانه، صحبت کردن در مورد مسائل شخصی و یا حتی صرفاً گذراندن وقت با یکدیگر باشد.خیانت فیزیکی، به معنای داشتن رابطه جنسی با فردی غیر از همسر یا پارتنر خود است.
این نوع خیانت، معمولاً به عنوان بدترین نوع خیانت در نظر گرفته میشود.
هر دو نوع خیانت، میتوانند آسیبهای جدی به رابطه وارد کنند و باعث ایجاد احساس بیمحبتی، خشم، ناامیدی و افسردگی شوند.برای ترمیم یک رابطه پس از خیانت، نیاز به زمان، تلاش و تعهد هر دو طرف است.در بسیاری از موارد، مشاوره با یک متخصص میتواند کمک کننده باشد.از خیانت دوری کنید!و به تعهد خود پایبند باشید!
11. عدم حمایت عاطفی از یکدیگر
یکی از مهمترین جنبههای یک رابطه عاشقانه سالم، حمایت عاطفی از یکدیگر است.وقتی طرف مقابلمان در شرایط سخت زندگی قرار دارد، انتظار داریم که او از ما حمایت کند، به ما گوش دهد، به ما دلداری دهد و به ما کمک کند تا با مشکلاتمان کنار بیاییم.اما اگر این حمایت عاطفی وجود نداشته باشد، ممکن است احساس کنیم که تنها هستیم و طرف مقابلمان به ما اهمیت نمیدهد.این عدم حمایت عاطفی، میتواند باعث ایجاد احساس بیمحبتی و نارضایتی شود.برای ارائه حمایت عاطفی به طرف مقابلمان، باید ابتدا یاد بگیریم که چگونه به او گوش دهیم.
باید سعی کنیم تا بدون قضاوت کردن، به حرفهای او گوش دهیم و احساسات او را درک کنیم.سپس، باید به او دلداری دهیم و به او اطمینان دهیم که در کنارش هستیم و از او حمایت میکنیم.در ضمن، باید به او کمک کنیم تا راهحلهایی برای مشکلاتش پیدا کند.میتوانیم به او پیشنهادهایی بدهیم، به او کمک کنیم تا برنامهریزی کند و یا حتی فقط با او همراهی کنیم تا احساس تنهایی نکند.حمایت عاطفی، یک هدیه ارزشمند است که به طرف مقابلمان میدهیم و باعث تقویت رابطه میشود.همواره پشتیبان عاطفی یکدیگر باشید!
12. اولویت دادن به دیگران (فرزندان، خانواده، دوستان)
در یک رابطه عاشقانه، هر دو طرف باید احساس کنند که در اولویت هستند. اما اگر یکی از طرفین، دائماً دیگران را (مانند فرزندان، خانواده یا دوستان) بر شریک عاطفی خود ترجیح دهد، ممکن است شریک عاطفی احساس کند که دوست داشته نمیشود و مورد بیمهری قرار گرفته است. البته این بدان معنا نیست که نباید به دیگران اهمیت بدهیم. بلکه باید تعادلی بین توجه به دیگران و توجه به شریک عاطفی خود برقرار کنیم. باید به شریک عاطفی خود نشان دهیم که او برای ما مهم است و به او توجه میکنیم. میتوانیم با اختصاص دادن زمان خاص به شریک عاطفی خود، انجام دادن کارهای کوچک برای او و ابراز عشق و محبت به او، این موضوع را نشان دهیم. تعادل را حفظ کنید! و به شریک عاطفی خود نشان دهید که برایتان مهم است!
13. عدم وجود اهداف مشترک در زندگی
داشتن اهداف مشترک در زندگی، یکی از عوامل مهم در پایداری یک رابطه عاشقانه است.وقتی هر دو طرف در یک مسیر حرکت میکنند و برای رسیدن به اهداف مشترک تلاش میکنند، احساس نزدیکی و همبستگی بیشتری میکنند.اما اگر هیچ هدف مشترکی وجود نداشته باشد، ممکن است رابطه به تدریج سرد و بیروح شود.اهداف مشترک، میتوانند شامل موارد مختلفی باشند، مانند خرید خانه، بچهدار شدن، سفر کردن، پیشرفت شغلی و یا حتی صرفاً انجام دادن یک فعالیت مشترک مانند ورزش کردن یا یادگیری یک زبان جدید.برای داشتن اهداف مشترک، باید با یکدیگر صحبت کنیم و علایق و آرزوهای خود را با هم به اشتراک بگذاریم.
سپس، باید سعی کنیم تا اهدافی را پیدا کنیم که هر دو به آن علاقهمند هستیم و برای رسیدن به آن تلاش کنیم.
اهداف مشترک داشته باشید!و برای رسیدن به آنها با هم تلاش کنید!
14. مشکلات مالی و اقتصادی
مشکلات مالی و اقتصادی، میتوانند فشار زیادی بر روی یک رابطه عاشقانه وارد کنند و باعث ایجاد استرس، اضطراب و نارضایتی شوند. وقتی هر دو طرف نگران پول هستند و نمیدانند چگونه هزینههای خود را تامین کنند، ممکن است حوصله کمتری برای یکدیگر داشته باشند و بیشتر با هم دعوا کنند. برای مقابله با مشکلات مالی، باید با یکدیگر صحبت کنیم و بودجهای برای خود تعیین کنیم. باید سعی کنیم تا هزینههای خود را کاهش دهیم و درآمد خود را افزایش دهیم. در ضمن، باید از یکدیگر حمایت کنیم و به یکدیگر کمک کنیم تا با این مشکلات کنار بیاییم. در مورد مسائل مالی شفاف باشید! و برای حل مشکلات مالی با هم تلاش کنید!
15. مشکلات مربوط به فرزندان
داشتن فرزند، یک تجربه شیرین و لذتبخش است، اما میتواند چالشهای زیادی را نیز به همراه داشته باشد. مشکلات مربوط به فرزندان، مانند تربیت آنها، هزینههای نگهداری آنها و اختلاف نظر در مورد روشهای تربیتی، میتواند فشار زیادی بر روی یک رابطه عاشقانه وارد کند. برای مقابله با این مشکلات، باید با یکدیگر صحبت کنیم و در مورد روشهای تربیتی خود به توافق برسیم. باید سعی کنیم تا به یکدیگر کمک کنیم و در تربیت فرزندان با هم همکاری کنیم. در ضمن، باید به یاد داشته باشیم که قبل از هر چیز، یک زوج هستیم و باید به رابطه خود نیز توجه کنیم. در مورد تربیت فرزندان با هم به توافق برسید! و به رابطه خود نیز توجه کنید!
16. بیماریهای جسمی و روانی
بیماریهای جسمی و روانی، میتوانند تاثیر زیادی بر روی یک رابطه عاشقانه داشته باشند. بیماری، میتواند باعث ایجاد خستگی، درد و ناتوانی شود و فرد بیمار، ممکن است نتواند مانند قبل به شریک عاطفی خود توجه کند. در ضمن، بیماری روانی، میتواند باعث ایجاد تغییرات در خلق و خو، رفتار و شخصیت فرد شود و رابطه را تحت تاثیر قرار دهد. برای مقابله با این مشکلات، باید از یکدیگر حمایت کنیم و به یکدیگر کمک کنیم تا با بیماری خود کنار بیاییم. باید صبور باشیم و به یاد داشته باشیم که بیماری، یک دوره موقت است و با درمان، میتوان به زندگی عادی بازگشت. از یکدیگر حمایت کنید! و صبور باشید!
17. اعتیاد به مواد مخدر یا الکل
اعتیاد به مواد مخدر یا الکل، یکی از مخربترین عوامل در یک رابطه عاشقانه است. اعتیاد، میتواند باعث ایجاد مشکلات مالی، خشونت، خیانت و بیاعتمادی شود. فرد معتاد، معمولاً به شریک عاطفی خود دروغ میگوید، از او سوء استفاده میکند و به او آسیب میرساند. برای مقابله با اعتیاد، باید فرد معتاد را تشویق کنیم تا به دنبال درمان باشد. باید به او حمایت کنیم و به او کمک کنیم تا از اعتیاد خود رهایی یابد. در ضمن، باید برای خودمان نیز مراقبت کنیم و از سلامت خود محافظت کنیم. به دنبال درمان باشید! و از خودتان مراقبت کنید!
18. تفاوتهای فرهنگی و مذهبی
تفاوتهای فرهنگی و مذهبی، میتوانند در یک رابطه عاشقانه مشکلاتی را ایجاد کنند. این تفاوتها، ممکن است در مورد ارزشها، باورها، عادات و سبک زندگی باشد. اگر این تفاوتها به درستی مدیریت نشوند، میتوانند باعث ایجاد اختلاف نظر، سوء تفاهم و نارضایتی شوند. برای مقابله با این مشکلات، باید به تفاوتهای فرهنگی و مذهبی یکدیگر احترام بگذاریم و سعی کنیم تا آنها را درک کنیم. باید با یکدیگر صحبت کنیم و در مورد ارزشها و باورهای خود به توافق برسیم. در ضمن، باید انعطافپذیر باشیم و آماده باشیم تا از برخی از خواستههای خود کوتاه بیاییم. به تفاوتها احترام بگذارید! و انعطافپذیر باشید!
19. عدم وجود حریم شخصی
در یک رابطه عاشقانه، هر دو طرف باید حریم شخصی یکدیگر را محترم بشمارند. هیچ کس دوست ندارد که تمام زندگی خود را با شریک عاطفی خود به اشتراک بگذارد و نیاز به فضایی برای خود دارد. اگر این حریم شخصی وجود نداشته باشد، ممکن است فرد احساس کند که خفه شده است و آزادی خود را از دست داده است. برای حفظ حریم شخصی، باید به یکدیگر اعتماد کنیم و به یکدیگر اجازه دهیم تا وقت خود را با دوستان، خانواده و یا به تنهایی سپری کنیم. در ضمن، باید از کنترل کردن یکدیگر و سرک کشیدن در زندگی یکدیگر خودداری کنیم. به حریم شخصی یکدیگر احترام بگذارید! و به یکدیگر اعتماد کنید!
20. عدم توجه به نیازهای جنسی یکدیگر
رابطه جنسی، یکی از مهمترین جنبههای یک رابطه عاشقانه است و عدم توجه به نیازهای جنسی یکدیگر، میتواند باعث ایجاد احساس بیمحبتی و نارضایتی شود. اگر یکی از طرفین، به نیازهای جنسی طرف مقابل خود بیتوجهی کند، ممکن است طرف مقابل احساس کند که دوست داشته نمیشود و مورد احترام قرار نگرفته است. برای داشتن یک رابطه جنسی سالم، باید با یکدیگر صحبت کنیم و در مورد نیازها و خواستههای جنسی خود با هم به اشتراک بگذاریم. باید سعی کنیم تا به یکدیگر لذت ببریم و از رابطه جنسی خود لذت ببریم. در مورد نیازهای جنسی خود با هم صحبت کنید! و به یکدیگر لذت ببرید!
21. تغییرات در شخصیت و اهداف فردی
افراد در طول زمان تغییر میکنند و این تغییرات میتوانند بر روی یک رابطه عاشقانه تاثیر بگذارند. اگر یکی از طرفین، تغییرات اساسی در شخصیت و اهداف خود ایجاد کند و این تغییرات با اهداف طرف مقابل سازگار نباشد، ممکن است رابطه دچار مشکل شود. مثلا اگر یکی از طرفین تصمیم بگیرد که به شهر دیگری نقل مکان کند و طرف مقابل تمایلی به این کار نداشته باشد، رابطه ممکن است با چالش جدی روبرو شود. برای مقابله با این مشکلات، باید با یکدیگر صحبت کنیم و در مورد تغییرات خود با هم به اشتراک بگذاریم. باید سعی کنیم تا یک راهحل مشترک پیدا کنیم که برای هر دو طرف قابل قبول باشد. در ضمن، باید انعطافپذیر باشیم و آماده باشیم تا از برخی از خواستههای خود کوتاه بیاییم. با یکدیگر صحبت کنید! و انعطافپذیر باشید!







دستم نمک نداره