چرا در روابط عاشقانه، میل به کنترل همهچیز در یک نفر شعلهور میشود؟
همه ما در اعماق وجودمان، آرزوی داشتن یک رابطه عاشقانه سالم و پایدار را داریم. رابطهای که در آن احساس امنیت، اعتماد و صمیمیت موج بزند. اما گاهی اوقات، این رویا به کابوسی تبدیل میشود؛ کابوسی که در آن، یک نفر با تمام وجود تلاش میکند تا همهچیز را کنترل کند. اما چرا این اتفاق میافتد؟ چه عواملی باعث میشوند که فردی در یک رابطه عاشقانه، به دنبال کنترل بیوقفه و همهجانبه باشد؟
احساس امنیت و آرامش بیشتری داشته باشند.
5. کمالگرایی
افراد کمالگرا اغلب استانداردهای بسیار بالایی برای خود و دیگران دارند. آنها ممکن است انتظار داشته باشند که رابطه آنها “بینقص” باشد و هرگونه نقص یا اشتباه را تهدیدی برای این کاملا مطلوب تلقی کنند. برای رسیدن به این کمال، آنها سعی میکنند با کنترل کردن رفتارها و تصمیمات طرف مقابل، از هرگونه اشتباه یا انحراف از استانداردهای خود جلوگیری کنند. کمالگرایی باعث میشود که فرد به طور مداوم در حال ارزیابی و انتقاد از خود و دیگران باشد. این رفتار میتواند به مرور زمان باعث ایجاد تنش و نارضایتی در رابطه شود.
6. نیاز به قدرت
در برخی موارد، کنترلگری ناشی از نیاز به قدرت و تسلط بر دیگران است. فرد ممکن است از کنترل کردن طرف مقابل احساس قدرت و برتری کند. این افراد معمولاً سعی میکنند با تحمیل خواستههای خود، تصمیمگیری به جای طرف مقابل و انتقاد مداوم، او را تحت سلطه خود درآورند. نیاز به قدرت میتواند ناشی از کمبود اعتماد به نفس، احساس ناامنی یا تجربیات گذشته باشد. این رفتار معمولاً به روابط آسیب میزند و باعث ایجاد احساس خفقان و نارضایتی در طرف مقابل میشود.
7. الگوبرداری از والدین
بسیاری از رفتارهای ما در دوران کودکی شکل میگیرند. اگر فردی در خانوادهای بزرگ شده باشد که یکی از والدین کنترلگر بوده است، ممکن است به طور ناخودآگاه این الگو را در روابط خود تکرار کند. او ممکن است فکر کند که کنترل کردن، روشی “طبیعی” برای ابراز عشق و مراقبت است. الگوبرداری از والدین میتواند ناخودآگاه باشد و فرد حتی متوجه نباشد که رفتارش کنترلگرانه است. شناخت این الگو و تلاش برای تغییر آن، گامی مهم در جهت بهبود رابطه است.
8. ترس از آسیبپذیری
آسیبپذیری به معنای نشان دادن احساسات واقعی و با صداقت به طرف مقابل است. برخی افراد از آسیبپذیر بودن میترسند، زیرا فکر میکنند که این کار آنها را در معرض خطر قرار میدهد. برای محافظت از خود در برابر آسیب، آنها سعی میکنند با کنترل کردن رابطه و طرف مقابل، احساس امنیت و قدرت بیشتری داشته باشند. ترس از آسیبپذیری میتواند ناشی از تجربیات گذشته، عزت نفس پایین یا ترس از طرد شدن باشد. یادگیری آسیبپذیر بودن و اعتماد کردن به طرف مقابل، گامی مهم در جهت ایجاد یک رابطه صمیمی و سالم است.
9. سوء استفاده عاطفی در گذشته
اگر فردی در گذشته قربانی سوء استفاده عاطفی شده باشد، ممکن است در روابط بعدی خود بسیار کنترلگر شود. این کنترلگری، تلاشی برای جلوگیری از تکرار سوء استفاده و محافظت از خود در برابر آسیبهای احتمالی است. فرد ممکن است به سختی به دیگران اعتماد کند و همیشه منتظر بدترین اتفاقات باشد. او ممکن است سعی کند با کنترل کردن طرف مقابل، از اینکه دوباره مورد سوء استفاده قرار بگیرد، جلوگیری کند. در این موارد، کمک گرفتن از یک متخصص میتواند بسیار مفید باشد.
10. عدم اعتماد به نفس در جذابیت
افرادی که به جذابیت خود شک دارند، ممکن است احساس کنند که طرف مقابل به زودی فرد جذابتری را پیدا خواهد کرد و آنها را ترک خواهد کرد. برای جلوگیری از این اتفاق، آنها سعی میکنند با کنترل کردن طرف مقابل، او را به خود وابسته کنند و از ترک شدن جلوگیری کنند. این کنترلگری، تلاشی برای جبران کمبود اعتماد به نفس و حفظ رابطه است. تمرکز بر روی تقویت اعتماد به نفس و پذیرش خود، میتواند به کاهش این رفتار کمک کند.
11. مشکلات ارتباطی
عدم توانایی در برقراری ارتباط موثر و با صداقت میتواند منجر به رفتارهای کنترلگرانه شود. زمانی که فرد نمیتواند نیازها و احساسات خود را به درستی بیان کند، ممکن است سعی کند با کنترل کردن طرف مقابل، به خواستههای خود برسد. مشکلات ارتباطی میتوانند باعث سوء تفاهم، تنش و نارضایتی در رابطه شوند. یادگیری مهارتهای ارتباطی موثر، مانند گوش دادن فعال، بیان احساسات به صورت واضح و حل مسئله به صورت مشترک، میتواند به بهبود رابطه کمک کند. ارتباط موثر، کلید یک رابطه سالم و پایدار است.
12. ترس از رها شدن
ترس از رها شدن، یکی از عمیقترین ترسهای انسانی است. افرادی که از رها شدن میترسند، ممکن است به طور مداوم نگران از دست دادن رابطه و تنها ماندن باشند. برای جلوگیری از این اتفاق، آنها سعی میکنند با کنترل کردن طرف مقابل، او را به خود وابسته کنند و از ترک شدن جلوگیری کنند. این ترس میتواند ناشی از تجربیات گذشته، عزت نفس پایین یا مشکلات در دوران کودکی باشد. پرداختن به این ترس و یادگیری راههای مقابله با آن، میتواند به کاهش رفتارهای کنترلگرانه کمک کند.
13. وسواس فکری-عملی
در برخی موارد، رفتارهای کنترلگرانه میتواند ناشی از اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) باشد. افراد مبتلا به OCD ممکن است افکار وسواسی داشته باشند که باعث ایجاد اضطراب و استرس شدید در آنها میشود. برای کاهش این اضطراب، آنها ممکن است به رفتارهای اجباری روی بیاورند، مانند چک کردن مداوم، تمیز کردن بیش از حد یا کنترل کردن رفتار دیگران. اگر شک دارید که ممکن است به OCD مبتلا باشید، حتماً به یک متخصص روانپزشک یا روانشناس مراجعه کنید. درمان OCD میتواند به کاهش رفتارهای کنترلگرانه کمک کند.
14. عدم درک مرزها
عدم درک و احترام به مرزهای شخصی، میتواند منجر به رفتارهای کنترلگرانه شود. هر فردی حق دارد حریم خصوصی، استقلال و فضای شخصی خود را داشته باشد. اگر فردی این مرزها را نادیده بگیرد و سعی کند در تمام جنبههای زندگی طرف مقابل دخالت کند، این رفتار کنترلگرانه محسوب میشود. یادگیری احترام به مرزهای شخصی و درک اهمیت آنها، برای داشتن یک رابطه سالم و متقابل ضروری است. ایجاد مرزهای سالم، به حفظ استقلال و هویت فردی کمک میکند.
15. تلاش برای تغییر طرف مقابل
گاهی اوقات، فرد کنترلگر معتقد است که طرف مقابل “نقصهایی” دارد که باید اصلاح شوند. او ممکن است سعی کند با انتقاد مداوم، نصیحت کردن یا تحمیل خواستههای خود، طرف مقابل را تغییر دهد. این رفتار معمولاً با نیت خیر انجام میشود، اما در واقع بسیار آسیبزننده است. هیچکس حق ندارد سعی کند دیگری را به چیزی که نیست تبدیل کند. پذیرش طرف مقابل همانطور که هست، یکی از مهمترین ارکان یک رابطه سالم است. تلاش برای تغییر دیگری، معمولاً منجر به نارضایتی و جدایی میشود.
16. کمبود صمیمیت عاطفی
اگر در یک رابطه صمیمیت عاطفی وجود نداشته باشد، فرد ممکن است برای جبران این کمبود، به رفتارهای کنترلگرانه روی بیاورد. صمیمیت عاطفی به معنای احساس نزدیکی، اعتماد و ارتباط عمیق با طرف مقابل است. زمانی که این صمیمیت وجود نداشته باشد، فرد ممکن است احساس تنهایی، ناامنی و نارضایتی کند. برای پر کردن این خلاء، او ممکن است سعی کند با کنترل کردن طرف مقابل، او را به خود نزدیکتر کند. ایجاد صمیمیت عاطفی، نیازمند تلاش و تعهد هر دو طرف است.
17. انتظارات غیرواقعی
داشتن انتظارات غیرواقعی از رابطه و طرف مقابل، میتواند منجر به رفتارهای کنترلگرانه شود. هیچ رابطهای کامل نیست و همه افراد اشتباه میکنند. اگر فردی انتظار داشته باشد که رابطه او همیشه بینقص باشد و طرف مقابل همیشه طبق میل او رفتار کند، احتمالاً دچار رفتارهای کنترلگرانه خواهد شد. واقعبین بودن و پذیرش این واقعیت که رابطه نیازمند تلاش، گذشت و سازش است، میتواند به کاهش این رفتار کمک کند. انتظارات واقعبینانه، باعث ایجاد رضایت بیشتر در رابطه میشود.
18. ترس از تنهایی
ترس از تنهایی میتواند یکی از قویترین انگیزهها برای کنترلگری در روابط باشد. فرد ممکن است به شدت از تنها ماندن بترسد و به همین دلیل، سعی کند با کنترل کردن طرف مقابل، از ترک شدن جلوگیری کند. این ترس میتواند ناشی از تجربیات گذشته، عزت نفس پایین یا کمبود حمایت اجتماعی باشد. پرداختن به این ترس و یادگیری راههای مقابله با آن، میتواند به کاهش رفتارهای کنترلگرانه کمک کند. داشتن یک زندگی مستقل و پرمعنا، به کاهش ترس از تنهایی کمک میکند.






یه بار با کسی بودم که هر بار میخواستم یه تصمیم ساده بگیرم، مثل اینکه با کی بیرون برم یا چی بپوشم، سریع واکنش نشون میداد و میگفت اگه منو دوست داری باید فلان کارو نکنی. اولش فکر میکردم این یعنی علاقه، ولی بعدش فهمیدم دارم کمکم خودمو گم میکنم. اشتباهی که نباید انجام داد اینه که عشقو با کنترل اشتباه بگیریم یا فکر کنیم اگه طرفمون همه چیزو بدونه، رابطه امنتر میشه. اگه آزادیهامونو فدای آرامش ظاهری کنیم، یه روز میبینیم که دیگه خودمون نیستیم و فقط داریم نقش بازی میکنیم 😶🧠🔒