چرا در روابط عاشقانه احساس میکنیم که از هم فاصله گرفتهایم؟
- 💥
عدم ارتباط موثر:
صحبت نکردن در مورد احساسات، نیازها و نگرانیها میتواند باعث سوء تفاهم و دوری شود. - 💥
کاهش کیفیت وقت گذرانی:
وقت گذراندن بیهدف و بدون تمرکز بر یکدیگر، به مرور زمان میتواند ارتباط را سرد کند. - 💥
فشار و استرس:
استرسهای ناشی از کار، مسائل مالی و خانوادگی میتوانند باعث شوند که نتوانیم به اندازه کافی به شریک عاطفی خود توجه کنیم. - 💥
تغییر در اولویتها:
تغییر در اهداف و برنامههای زندگی، بدون هماهنگی با شریک عاطفی، میتواند فاصلهای بین شما ایجاد کند. - 💥
برآورده نشدن انتظارات:
انتظارات غیرواقعی یا برآورده نشدن انتظارات منطقی، میتواند منجر به نارضایتی و احساس دوری شود. - 💥
عدم قدردانی:
عدم قدردانی از تلاشها و خوبیهای طرف مقابل، میتواند احساس بیارزشی و نادیده گرفته شدن را در او ایجاد کند. - 💥
مقایسه با دیگران:
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، میتواند باعث نارضایتی و احساس کمبود شود. - 💥
بیتوجهی به نیازهای شخصی:
غرق شدن در رابطه و بیتوجهی به نیازهای شخصی، میتواند منجر به فرسودگی و دوری شود. - 💥
انتقاد مداوم:
انتقاد مداوم و سرزنش کردن طرف مقابل، میتواند باعث ایجاد احساس ناامنی و دوری شود. - 💥
عدم پذیرش:
احساس عدم پذیرش از طرف مقابل، به دلیل ویژگیها یا رفتارهای خاص، میتواند منجر به دوری شود. - 💥
وجود رازها:
پنهان کردن اطلاعات مهم از شریک عاطفی، میتواند باعث بیاعتمادی و دوری شود. - 💥
تغییرات در شخصیت:
تغییرات بزرگ در شخصیت هر یک از طرفین، میتواند باعث شود که دیگر نتوانند به خوبی با هم ارتباط برقرار کنند. - 💥
دخالت دیگران:
دخالت خانواده، دوستان یا افراد دیگر در رابطه، میتواند باعث ایجاد تنش و دوری شود. - 💥
کمبود اعتماد به نفس:
کمبود اعتماد به نفس در هر یک از طرفین، میتواند باعث ایجاد حسادت، ناامنی و دوری شود.

این موارد تنها برخی از دلایل احتمالی احساس دوری در روابط عاشقانه هستند.

چرا در روابط عاشقانه احساس دوری میکنیم؟ 19 نکته کلیدی
1. کاهش ارتباط کلامی موثر
یکی از بارزترین دلایل فاصله گرفتن در روابط، کاهش یا قطع ارتباط کلامی موثر است. وقتی صحبت کردن، تبادل نظر و به اشتراک گذاشتن احساسات کم میشود، صمیمیت به تدریج از بین میرود. ارتباط موثر صرفاً صحبت کردن نیست، بلکه گوش دادن فعال، درک متقابل و همدلی نیز جزء لاینفک آن است. وقتی این عناصر مفقود میشوند، احساس تنهایی در رابطه قوت میگیرد. 
صحبت کردن در مورد نیازهای عاطفی خود با یکدیگر، میتواند از بروز سوء تفاهمها جلوگیری کند. بیتوجهی به این نیازها، میتواند رابطه را به تدریج فرسوده کند.
3. افزایش مشغلههای فردی و کاهش زمان مشترک
زندگی پرمشغله امروزی میتواند باعث شود که زمان کمتری را با شریک زندگی خود سپری کنید. این کاهش زمان مشترک میتواند منجر به احساس دوری شود. وقتی بیشتر وقت خود را صرف کار، سرگرمیهای شخصی یا سایر تعهدات میکنید، فرصت کمتری برای ارتباط صمیمانه با شریکتان باقی میماند. حتی اگر در یک خانه زندگی میکنید، ممکن است به دلیل مشغلههای زیاد، فرصتی برای گفتگو و فعالیتهای مشترک نداشته باشید. این امر میتواند باعث شود که احساس کنید از زندگی شریکتان دور شدهاید و دیگر بخشی از دنیای او نیستید. تلاش کنید زمانی را به طور منظم به فعالیتهای مشترک اختصاص دهید، حتی اگر این زمان کوتاه باشد. برنامهریزی برای فعالیتهای لذتبخش مشترک، میتواند به تقویت صمیمیت و کاهش احساس دوری کمک کند.
4. تکراری شدن رابطه و فقدان هیجان
پس از مدتی، بسیاری از روابط دچار یکنواختی و تکرار میشوند. این امر میتواند منجر به کاهش هیجان و اشتیاق در رابطه شود و احساس دوری را القا کند. وقتی زندگی روزمره به یک روال ثابت تبدیل میشود، ممکن است احساس کنید که دیگر چیزی برای کشف و تجربه جدید با شریکتان ندارید. فقدان هیجان میتواند باعث شود که رابطه خستهکننده و بیروح به نظر برسد. برای جلوگیری از این مشکل، تلاش کنید عناصر جدید و هیجانانگیز را به رابطه خود اضافه کنید. سفر، امتحان کردن فعالیتهای جدید، و ایجاد تغییرات کوچک در روال روزمره میتواند به این امر کمک کند. غافلگیریهای کوچک و ابراز محبت غیرمنتظره نیز میتوانند به زنده نگه داشتن هیجان در رابطه کمک کنند. از امتحان کردن چیزهای جدید نترسید و به دنبال راههایی برای تقویت ارتباط خود باشید.
5. عدم بخشش و کینهتوزی
نگهداشتن کینه و عدم بخشش اشتباهات گذشته میتواند باعث ایجاد فاصله عاطفی در رابطه شود. وقتی نمیتوانید اشتباهات شریکتان را ببخشید، خشم و ناراحتی در وجودتان باقی میماند و این امر مانع از ایجاد صمیمیت و اعتماد میشود. این کینهتوزی میتواند به مرور زمان رابطه را مسموم کند و باعث ایجاد حس تنفر و انزجار شود. بخشیدن، به معنای فراموش کردن اشتباهات نیست، بلکه به معنای رها کردن خشم و ناراحتی و تلاش برای حرکت به جلو است. اگر نمیتوانید به تنهایی این کار را انجام دهید، از کمک یک متخصص مشاوره بهره بگیرید. رها کردن کینه، فضا را برای ترمیم و رشد رابطه باز میکند.
6. انتظارات غیر واقع بینانه
داشتن انتظارات غیر واقع بینانه از رابطه و شریک زندگی میتواند منجر به ناامیدی و احساس دوری شود. هیچ رابطهای کامل نیست و هیچ فردی نمیتواند تمام نیازهای شما را برآورده کند. وقتی انتظارات شما با واقعیت فاصله زیادی داشته باشد، احتمالاً دائم از رابطه خود ناراضی خواهید بود. این نارضایتی میتواند منجر به انتقاد، سرزنش و ایجاد تنش در رابطه شود. تلاش کنید انتظارات خود را واقعبینانه تنظیم کنید و بپذیرید که رابطه شما دارای نقاط قوت و ضعف است. به جای تمرکز بر روی کمبودها، بر روی جنبههای مثبت رابطه تمرکز کنید. صحبت کردن در مورد انتظارات خود با شریکتان، میتواند از بروز سوء تفاهمها جلوگیری کند.
7. مشکلات مالی
مشکلات مالی میتوانند فشار زیادی بر روابط وارد کنند و منجر به ایجاد تنش و فاصله شوند. استرس ناشی از مسائل مالی میتواند باعث افزایش مشاجرات و کاهش صمیمیت شود. وقتی پول به یک منبع دائمی نگرانی و اختلاف تبدیل میشود، ممکن است احساس کنید که دیگر نمیتوانید با شریکتان در مورد مسائل مهم صحبت کنید. این امر میتواند منجر به انزوا و احساس تنهایی در رابطه شود. تلاش کنید در مورد مسائل مالی خود با شریکتان صادق و شفاف باشید. با هم برای مدیریت مالی خود برنامهریزی کنید و به دنبال راههایی برای کاهش استرس مالی باشید. مشاوره مالی میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد.
8. خیانت عاطفی یا جسمی
خیانت، چه عاطفی و چه جسمی، یکی از مخربترین عوامل در روابط است و میتواند منجر به ایجاد فاصله عمیق و از بین رفتن اعتماد شود. خیانت، اعتماد را از بین میبرد و باعث میشود فرد احساس کند که فریب خورده و مورد سوء استفاده قرار گرفته است. ترمیم رابطه پس از خیانت، نیازمند تلاش و تعهد فراوان از سوی هر دو طرف است و گاهی اوقات، نیازمند کمک یک متخصص مشاوره است. در صورت بروز خیانت، با صداقت با شریکتان صحبت کنید و در مورد احساسات خود با او در میان بگذارید. اگر قصد دارید رابطه را حفظ کنید، باید برای بازسازی اعتماد و التیام زخمهای گذشته تلاش کنید. گاهی اوقات، جدایی، بهترین گزینه برای هر دو طرف است.
9. عدم حمایت از یکدیگر در شرایط سخت
در زمانهای سخت و بحرانی، نیاز به حمایت عاطفی و عملی از سوی شریک زندگی، بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. عدم حمایت در این شرایط میتواند منجر به احساس تنهایی و دوری شود. وقتی با مشکلات شخصی، شغلی یا خانوادگی روبرو هستید، انتظار دارید که شریکتان در کنار شما باشد و از شما حمایت کند. اگر در این شرایط، احساس کنید که شریکتان به شما بیتوجه است یا از حمایت شما دریغ میکند، ممکن است احساس کنید که او به شما اهمیت نمیدهد. تلاش کنید در زمانهای سخت، به شریکتان نشان دهید که در کنارش هستید و از او حمایت میکنید. به حرفهایش گوش دهید، به او دلداری دهید و در صورت امکان، به او کمک عملی کنید.
همدلی و مهربانی در این مواقع، میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند.
10. تغییر در اهداف و ارزشهای زندگی
با گذشت زمان، اهداف و ارزشهای زندگی افراد ممکن است تغییر کند. اگر این تغییرات با یکدیگر همسو نباشند، میتواند منجر به ایجاد فاصله در رابطه شود. وقتی شما و شریکتان در مسیرهای متفاوتی حرکت میکنید و اهداف متفاوتی را دنبال میکنید، ممکن است احساس کنید که دیگر چیز مشترکی برای به اشتراک گذاشتن ندارید. این امر میتواند منجر به کاهش صمیمیت و افزایش احساس تنهایی در رابطه شود. در مورد اهداف و ارزشهای زندگی خود با شریکتان صحبت کنید و تلاش کنید در زمینههایی که امکان دارد، با یکدیگر همسو باشید. تغییر، اجتنابناپذیر است، اما نحوه برخورد با آن میتواند سرنوشت رابطه را تعیین کند.
11. مقایسه رابطه خود با دیگران
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، به ویژه در شبکههای اجتماعی، میتواند منجر به نارضایتی و احساس دوری شود. هیچ رابطهای کامل نیست و آنچه در شبکههای اجتماعی میبینید، اغلب یک تصویر کاملا مطلوب و غیر واقعی است. وقتی رابطه خود را با روابط به ظاهر بینقص دیگران مقایسه میکنید، ممکن است بر روی کمبودها و نقاط ضعف رابطه خود تمرکز کنید و از جنبههای مثبت آن غافل شوید. این امر میتواند منجر به احساس ناامیدی، حسادت و نارضایتی شود. به جای مقایسه، بر روی نقاط قوت رابطه خود تمرکز کنید و برای بهبود آن تلاش کنید. رضایت از رابطه، از درون ناشی میشود، نه از مقایسه با دیگران. قدردان چیزی که دارید باشید و برای حفظ و تقویت آن تلاش کنید.
12. عدم قدردانی از یکدیگر
عدم قدردانی از تلاشها و محبتهای شریک زندگی میتواند منجر به احساس نادیده گرفته شدن و دوری شود. هر فردی دوست دارد که تلاشهایش دیده و قدردانی شود. وقتی احساس میکنید که تلاشهای شما برای بهبود رابطه نادیده گرفته میشود، ممکن است دلسرد شوید و انگیزه خود را برای ادامه تلاش از دست بدهید. این امر میتواند منجر به کاهش صمیمیت و افزایش احساس تنهایی در رابطه شود. به طور منظم از شریک زندگی خود برای کارهایی که انجام میدهد، قدردانی کنید، حتی اگر این کارها کوچک و روزمره باشند. گفتن یک “متشکرم” ساده میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند. قدردان باشید، زیرا قدردانی، مسری است!
13. عدم وجود سرگرمیها و علایق مشترک
داشتن سرگرمیها و علایق مشترک میتواند به تقویت ارتباط و صمیمیت در رابطه کمک کند. وقتی شما و شریکتان علایق مشترکی دارید، فرصت بیشتری برای گذراندن وقت با یکدیگر و لذت بردن از زندگی دارید. عدم وجود سرگرمیها و علایق مشترک میتواند منجر به احساس خستگی و یکنواختی در رابطه شود. اگر شما و شریکتان علایق متفاوتی دارید، تلاش کنید علایق جدیدی را با هم کشف کنید یا در فعالیتهایی که هر دو از آن لذت میبرید، شرکت کنید. از امتحان کردن چیزهای جدید نترسید و به دنبال ماجراجوییهای مشترک باشید!یک سرگرمی مشترک میتواند رابطه شما را از روزمرگی نجات دهد.
14. مشکلات ارتباطی با خانواده یکدیگر
مشکلات ارتباطی با خانواده شریک زندگی میتواند منجر به ایجاد تنش و فاصله در رابطه شود. وقتی با خانواده شریکتان مشکل دارید، ممکن است احساس کنید که بین دو طرف گیر افتادهاید و نمیتوانید به راحتی با شریکتان در مورد این موضوع صحبت کنید. این امر میتواند منجر به ایجاد حس تنهایی و انزوا در رابطه شود. تلاش کنید با خانواده شریکتان با احترام رفتار کنید و از ایجاد درگیری و مشاجره خودداری کنید. اگر با مشکل جدی روبرو هستید، با شریکتان در مورد آن صحبت کنید و با هم به دنبال راه حل باشید. ایجاد یک رابطه سالم با خانواده همسرتان، به سلامت رابطه شما کمک می کند.
15. عدم وجود صمیمیت جنسی
صمیمیت جنسی یکی از جنبههای مهم یک رابطه عاشقانه است و عدم وجود آن میتواند منجر به احساس نارضایتی و دوری شود. صمیمیت جنسی فقط به رابطه جنسی محدود نمیشود، بلکه شامل ابراز محبت فیزیکی، لمس و نوازش نیز میشود. وقتی صمیمیت جنسی در رابطه کاهش مییابد، ممکن است احساس کنید که دیگر به اندازه کافی مورد توجه و جذاب نیستید. در مورد نیازهای جنسی خود با شریکتان با صداقت صحبت کنید و تلاش کنید راهی برای برآورده کردن این نیازها پیدا کنید. مشاوره جنسی میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد. اهمیت دادن به این بخش از رابطه، به تقویت آن کمک می کند.
16. رقابت ناسالم
رقابت ناسالم با شریک زندگی میتواند منجر به ایجاد تنش و فاصله شود. رقابت سالم میتواند انگیزه دهنده باشد، اما رقابت ناسالم، تخریب کننده است. وقتی شما و شریکتان دائم در حال رقابت با یکدیگر هستید، ممکن است احساس کنید که در یک جبهه نیستید و به جای حمایت از یکدیگر، در حال مبارزه با هم هستید. این امر میتواند منجر به کاهش صمیمیت و افزایش حسادت و خصومت شود. به جای رقابت، بر روی همکاری و حمایت از یکدیگر تمرکز کنید. همکاری و همدلی، پایه های یک رابطه سالم هستند. موفقیت شریک زندگی، موفقیت شما نیز هست.
17. مقصر دانستن همیشگی طرف مقابل
مقصر دانستن همیشگی طرف مقابل در مشکلات، راهی برای حل مسئله نیست و فقط باعث افزایش تنش و دوری می شود. هیچ کس دوست ندارد که همیشه مقصر شناخته شود. وقتی شما به طور مداوم شریکتان را مقصر میدانید، او احساس میکند که مورد قضاوت قرار گرفته و به حرفهایش گوش داده نمیشود. این امر میتواند منجر به ایجاد حس تنفر و انزجار در رابطه شود. به جای مقصر دانستن، بر روی یافتن راه حلهای مشترک برای مشکلات تمرکز کنید. مسئولیتپذیر باشید و سهم خود را در مشکلات بپذیرید. پیدا کردن مقصر، هیچ مشکلی را حل نمی کند.
18. مشکلات مربوط به فرزندان
مسائل مربوط به تربیت فرزندان میتواند منجر به اختلافات و دوری در روابط زوجین شود. وقتی شما و شریکتان دیدگاه های متفاوتی در مورد تربیت فرزندان دارید، ممکن است دائم با یکدیگر در حال مشاجره باشید. این امر میتواند منجر به ایجاد تنش و استرس در رابطه شود. در مورد دیدگاههای خود در مورد تربیت فرزندان با شریکتان صحبت کنید و تلاش کنید به یک توافق مشترک برسید. مشاوره فرزندپروری میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد. هماهنگی در روشهای تربیتی، به سلامت رابطه شما کمک می کند.
19. عدم مراقبت از خود
بی توجهی به سلامت جسمی و روحی خود، میتواند بر روی رابطه شما تاثیر منفی بگذارد. وقتی شما از خودتان مراقبت نمیکنید، ممکن است خسته، تحریکپذیر و ناراضی باشید. این امر میتواند منجر به کاهش صمیمیت و افزایش تنش در رابطه شود. زمانی را به مراقبت از خود اختصاص دهید. به اندازه کافی بخوابید، غذای سالم بخورید، ورزش کنید و فعالیتهایی را انجام دهید که از آن لذت میبرید. وقتی شما سالم و شاد باشید، میتوانید شریک بهتری باشید. برای داشتن یک رابطه سالم، ابتدا باید از خودتان مراقبت کنید. سلامت شما، سلامت رابطه شماست.







یه بار تو رابطهای بودم که همه چیز خوب بود ولی یه حس خالی بودن همش باهام بود، انگار یه چیزی کم بود ولی نمیدونستم چیه. بعد فهمیدم اشتباه بزرگی که کرده بودم این بود که فقط دنبال هماهنگی ظاهری بودم، نه اون اتصال عمیق فکری و احساسی. اگه فقط با کسی باشی چون خوبه یا منطقیه، ولی نتونی باهاش درباره دغدغههات، ترسات یا حتی چیزای بیمعنی حرف بزنی، اون حس تنهایی وسط رابطه میاد سراغت. باید بلد باشیم که صمیمیت واقعی از دل گفتوگوهای بینقاب میاد، نه فقط از بودن کنار هم 😶🧠💬